آیا این عکسها با تکنیک خاصی گرفته شدهاند؟
وقتی این 35 عکس زیبا
را در این صفحه دیدم متوجه شدم، این عکسها با تکنیکی موسوم به HDR گرفته شدهاند. HDR مخفف High Dynamic Range است و شیوهای است که در آن گستره نورگیری و کنتراست عکس افزایش پیدا میکند.
شیوه کار در اینجا و اینجا توضیح داده شده است، خلاصهاش این است که شما باید با دوربین خود 3 عکس با نوردهی متفاوت از یک منظره بگیرید و بعد با نرمافزار مناسب که میتواند نسخه جدید نرمافزار فتوشاپ و یا نرمافزار Photomatix باشد، این عکسها را ویرایش کنید.
در اولین فرصت باید یک HDR بگیرم.
در این شماره درباره یکی از دستاوردهای عظیم عکاسی دیجیتال به بحث میپردازیم تا درباره معانی و کاربردهای عبارت HDR در دنیای عکاسی و تصویرگری دیجیتال و اینکه چگونه میتوان با قابلیتهای متنوعی که این تکنیک در اختیار ما قرار میدهد، به نتایجی برسیم که سالها است عکاسان آنالوگ در آرزوی آن بودهاند؛ یعنی عکاسی از هر آنچه با چشم دیده میشود. عکسهایی که با قابلیت HDR یا High Dynamic Range (محدوده پویای گسترده بهترین تعریف آن است) گرفته میشوند، عکاس را قادر میسازند محدوده رنگی بزرگتری را نسبت به آنچه که دوربین میتواند در یک عکس عادی بگنجاند، ضبط کند. این تکنیک افق دید بسیار بازتری را نسبت به انواع نورپردازیهایی که تاکنون رایج بوده است، در اختیار عکاسان قرارمیدهد. در حقیقت این تکنیک برای نخستین بار در فتوشاپ CS2 در گزینهای با عنوان Merge to HDR ارایه شد تا عکاسان بتوانند از آن طریق تعداد زیادی از عکسهای شبیه هم، اما با نورپردازیهای متفاوت را در هم ادغام کنند. این قابلیت در آخرین نسخه فتوشاپ یعنی CS3 بهبود بیشتری پیدا کرده است و امکانات گستردهتری را ارایه میکند. بنابراین برای اجرای این تکنیک استفاده از نسخه CS2 یا CS3 ضروری است. چگونگی استفاده از این قابلیت را در شماره آینده عصر شبکه که بخش دوم آموزش عکاسی دیجیتال /HDR را ارایه میکنیم، خواهید خواند. اما در این شماره از آموزش عکاسی دیجیتال و شماره آینده به بحثهای تکنیکی و علمی این مطلب میپردازیم.
معمای پیچیدهای به نام HDR
رزولوشن حسگرهای دوربینهای دیجیتال هر روز بیشتر میشوند و در مقابل آن ابعاد فیزیکی پیکسلها و بالطبع حسگرها نیز هر روز کوچکتر از قبل میشوند تا در دوربینهای کوچکتری جا بگیرند. اما در این میان تنها چیزی که هیچ تغییری نمیکند، محدوده رنگی قابل تشخیص توسط حسگرها است که همچنان ثابت و بدون هیچ پیشرفتی ثابت باقی مانده است.
این مسئله خصوصاً در دوربینهای کامپکت با رزولوشنهایی در حدود هشت مگاپیکسل کاملاً مشهود است. اگر با دوربینهایی از این دست کار کرده باشید، متوجه میشوید که در رزولوشنهای بالاتر از این، مقدار نویز تصویر بسیار زیادتر از حد معمول است و عکسها به رغم داشتن رزولوشن بالاتر دارای کیفیت چندان متفاوتی نسبت به مدلهای قبلی خود نیستند؛ هرچند همین بالاتر رفتن رزولوشن حسگرها در این دوربینها نیز به راحتی آنها را مستعد ایجاد نویز در محیطهای تاریکتر میکند.
علاوه بر این، در برخی محیطها، محدوده رنگی بسیار گستردهتری نسبت به آنچه با دوربین دیده میشود، وجود دارد. مثلاً عکسهایی رو به یک منبع نوری پر قدرت یا عکسهایی از طلوع و غروب خورشید. در این قبیل عکسها، بخشهای روشنتر محیط تعیینکننده وضعیت شاتر و دیافراگم دوربین خواهند بود و هر کاربر حرفهای برای اینکه بتواند از سوختن عکس (Overexpose) جلوگیری کند، ترجیح میدهد میزان نور ورودی به دوربین را با منبع نور قویتر تنظیم کند. بنابراین بسیاری از جزئیاتی که در بخش کمنورتر کادر قرار دارند، از دست میروند. مثال سادهای از این دست عکسهایی هستند که در غروب خورشید گرفته میشوند.
هنگامی که از خورشید در حال غروب عکس میگیرید، بدون شک بخش پیشزمینه عکس که احتمالاً شامل درختها و ساختمانهای روبهرو هستند، در عکس سیاه میشوند. سیاه شدن این اجزا اصلاً به این معنی نیست که آن ها رنگ سیاه دارند، بلکه به این خاطر است که چون حسگرهای دوربین (یا حساسیت فیلم یا نگاتیو در دوربینهای آنالوگ) به گونهای تنظیم میشوند که نور خورشید را ثبت کنند، دیگر این امکان را ندارند که نور کمرنگ رسیده از اجزای پیشزمینه (در اینجا تابش درختها و ساختمانها) را نیز ثبت کنند و به همین دلیل آنها را سیاه میبینند.
اینکه یک عکاس چگونه میتواند نور ورودی به دوربین را کنترل کند و مقدار حساسیت حسگر خود را روی یکی از منابع نوری موجود در کادر تنظیم کند، به واسطه تعیین مقدار باز شدن دهانه دوربین یا دیافراگم و نیز سرعت باز و بسته شدن آن یا سرعت شاتر انجام میشود.
بدیهی است که در هر بار عکسبرداری از یک منظره، میتوانید تنها یک مقدار خاص را برای هر یک از گزینههای سرعت و دیافراگم تعیین کنید. اما دوربینهای دیجیتال میتوانند با سرعت زیاد و پی در پی از یک منظره چندین عکس پشت سر هم بگیرند(Bracketing).
همچنین میتوان آنها را به گونهای تنظیم کرد که هر یک از عکسها با تنظیمات شاتر و دیافراگم متفاوتی نسبت به عکس قبلی گرفته شوند و بدین ترتیب چندین عکس با شرایط نوردهی کاملاً متفاوت نسبت به عکس قبلی از یک منظره واحد تهیه میشود. عکسهای HDR از ترکیب هوشمندانه چندین عکس با نوردهی متفاوت به دست میآیند. اما نکته مهم اینجاست که برنامههایی که HDR میسازند، چگونه میتوانند حدس بزنند که کدام بخش از هر تصویر را میتوانند در عکس نهایی مورد استفاده قرار دهند؟
فتوشاپ برای این که تشخیص دهد هر عکس تا چه اندازه میتواند در نتیجه نهایی مؤثر باشد، با «خواندن» اطلاعات EXIF که به همراه هر تصویر ذخیره میشود، سرعت شاتر، مقدار دیافراگم، و تنظیمات ISO دوربین را از خود عکسها استخراج میکند و آنها را به ترتیب در کنار یکدیگر قرار میدهد.
فتوشاپ با این کار میتواند به راحتی «حدس بزند» که نور موجود در هر عکس تا چه اندازه کافی است و کدام یک از عکسها میتوانند بخشهای از دست رفته هر یک را بازسازی کنند. از آنجاییکه چگالی نور در این عکسها بسیار متفاوت است، فتوشاپ به جای یک عکس معمولی 8 یا 16 بیتی، یک فایل 32HRD بیتی را ایجاد میکند تا هر یک از کانال های رنگی را با دقت تمام به همراه رنگ و نور دقیق توصیف کند.
در حقیقت همان شانزدهبیت میتواند برای توصیف دقیق رنگهای یک عکس کافی باشد. اهمیت موضوع اینجاست که نحوه استفاده از این بیتهای اضافی نسبت به آنچه که بیتهای اضافی در عکس های شانزدهبیتی کاربرد دارند، کاملاً متفاوت است. فتوشاپ از این مقدار بیت اضافی برای تعیین مقدار روشنایی رنگها بهره میبرد. از همین رو است که عکسهای 8 یا 16 بیتی را عکسهای LDR یا Low Dynamic Range مینامند. توضیح بیشتر درباره چگونگی تعریف بیتها از حوصله این بحث بیرون است. در صورتیکه به اطلاعات بیشتری نیاز دارید.
چگونه عکس بگیریم؟
اما برای عکاسی با این روش چه نکاتی باید مورد توجه قرار بگیرند؟ از آنجاییکه برای ایجاد یک عکس HDR به چندین عکس یکسان از نظر کادر، اما متفاوت از لحاظ شرایط نوری نیاز داریم، بهتر است در چنین حالتی از یک سه پایه استفاده کنید تا اطمینان حاصل کنید که هیچ تغییری در کادر و زاویه دوربین ایجاد نمیشود. البته فتوشاپ میتواند تشخیص دهد که هر یک از عکسها دقیقاً در کجا باید قرار بگیرند و به اصطلاح میتواند لرزش خفیف دست را جبران کند. اما بهترین نتیجه وقتی به دست میآید که حرکت دست شما به حداقل برسد.
سعی کنید حداقل سه عکس با نورپردازی متفاوت از یک صحنه تهیه کنید. البته برای دستیابی به یک نتیجه گویا و کامل استفاده از پنج عکس یا بیشتر نیز پیشنهاد میشود. نوردهیهای بیشتر به الگوریتم ساخت HDR امکان میدهد با تخمین دقیقتری حدس بزند که دوربین شما با چه مقیاسی نورها را به داخل راه داده است.
دقت درباره یک نکته بسیار ضروری است و آن اینکه، در عکسی که در بین بقیه عکسها از همه تیرهتر است، هیچ جا از عکسها دارای Overexpose (نقاط برق خورده یا شدیداً درخشان) نباشد. تیرهترین عکس باید تمام بخشهای تاریک تصویر را با وضوح کامل نمایش دهد. ضمناً برای تغییر دادن مقدار نور نسبت به عکسهای دیگر بهتر است به جای استفاده از دیافراگم یا ISO، تنها سرعت شاتر را تغییر دهید.
زیرا افزایش دهانه دیافراگم یا افزایش ISO به ترتیب موجب تغییر عمق میدان و افزایش نویز در تصاویر میشوند. به زبان سادهتر، اگر در عکسهای پیدرپی از روش بستن یا باز کردن دیافراگم استفاده کنید، احتمالاً در عکس نهایی یک محوشدگی غیرمنظم را در بخشهای روشن و تیره تصویر مشاهده خواهید کرد.
خیلی جالب بود !!!!
اگه نمیگفتی این عکسه من فک میکردم نقاشی باشه !!!!